کارکرد ششم برنامه ریزی

در روزمره ها درک کنیم:

زندگیم از ابتدا به گونه ای بود که کارم رو توی خونه مدیریت میکردم یک روز زندگی اینجوری شروع میشد که ساعت ده یازده دوازده نه یا به عبارتی هر ساعتی از روز که دلم میخواست و میتونستم از خواب بیدار میشدم

چندین ساعت ابتدایی روز رو به کار های بی مورد و بی اثر البته که با اثر منفی اختصاص میدادم توی سوشال میگشتم و همیشه در ناحیه راحتی خودم بودم تقریبا هیچ کار از قبل تعیین شده ای نداشتم چون شغل اصلی من معامله گری در بازار های مالی بود و بیشتر زمانم را در خانه بودم به صورت بسیار بداهه میگذراندم و رویکردم در زندگی به اینگونه بود که هر چه پیش آید خوش آید ما که خندان میرویم.

و در ساعات نا مشخص پشت سیستم مینشستم و یک یا چند معامله میکردم و..

واقعا چقدر قابل تحمل است این سبک زندگی؟

در ابتدا شاید به نظر برسد که این نوع زندگی یک آرزوست اما واقعا نه

داستانی را شنیدیم که میگفت شما یک تمساح را تنها در زمانی میتوانید شکار کنید که یک تمساح سیر شده باشد و هیچ تلاشی برای طعمه بعدی نکند.

قبل از پرداختن به موضوعات دیگر سعی کنید هیچوقت در زندگی سیر نشوید و از این موهبت خود برای دستیابی به اهداف لذت ببرید خود را دائما در چالش های گوناگون محک بزنید.

بیشتر بدانیم:

کارکرد ششم برنامه ریزی میباشد که در مقالات آتی بسیار در رابطه با برنامه ریزی خواهیم نوشت و اطمینان دارم که برای هر کسی لازم است که زندگی خود را با برنامه پیش ببرد.

جمله از بزرگان را بازگو میکنم که یک احمق با برنامه میتواند یک نابغه بی برنامه را شکست دهد.

مغز ما بسیار تنبلی را دوست دارد و عموما ما از برنامه ریزی و عمل کردن به برنامه بیزار هستیم.

در بسیاری از مواقع برنامه ریزی انجام میدهیم ولی به آن عمل نمیکنیم باید در برابرمغز خود بایستیم و برنامه ریزی را انجام دهیم شما تصور کنید شخصی را که در ساعت خاصی از روز بیدار میشود روتین روز خود را که از قبل مشخص کرده را انجام میدهد کتاب ابتدای صبح خود را ورق میزند سپس به سرکار خود میرود و در آنجا نیز با برنامه ای که برای طول روز خود تنطیم کرده و حتما در راستای اهداف میان مدت و بلند مدت خود است را اجرا و بررسی میکند.

در مقالات آینده حتما در رابطه با برنامه ریزی و انواع برنامه ریزی و برنامه ریزی موثر صحبت خواهیم کرد.

چرا برنامه ریزی را جدی بگیریم:

برنامه ریزی یک فرایند استفاده بهینه از زمان است افراد موفق دنیا که دائما در حال تلاش و کوشش برای اهداف خود هستند میگویند ای کاش در طول روز بیشتر از 24 ساعت زمان داشتم.

امیدوارم گنجی به اسم زمان را بشناسیم و از آن به بهترین شکل استفاده کنیم و یکی از راه های استفاده بهینه از زمان برنامه ریزی است.

شخصی که برنامه ریزی میکند بسیار منظم تر و دقیق تر از دیگران است سر وقت کار های خود را انجام میدهد در شغل و حرفه خود بسیار سریع تر به درجه تبهر میرسد و در زندگی شخصی نیز انسانی منظبت است ومیتواند تعادل را برقرار کند.

افرادی که از کارکرد مغز خود برای برنامه ریزی استفاده نمیکنند کار های عقب افتاده بسیار دارند همیشه در قرار های خود دیر میکنند و حتی هنگام انجام پروژه های خود نیز با مشکل زمانبدی مواجه هستند.

البته که راضی نیستند از وضعیت موجود اما عده ای هستند که با این وضعیت کنار آمده اند که البته آگاهی ندارند که عدم برنامه ریزی چه مصیبتی برای آن ها به ارمغان خواهد آورد.

برنامه ریزی از آن دسته کار هایی است که در بلند مدت تاثیراتش بسیار قابل اندازه گیری تر است.

حتی در اطرافیان خود نیز اگر مقایسه کنید نتیجه کسب و کار و زندگی شخصی افرادی را که از دو بخش با برنامه و بی برنامه هستند.

چگونه شروع کنیم؟

چگونه برنامه ریزی کنیم و به آن پایبند باشیم.

برنامه ریزی طی عادت است که در مرور زمان شکل میگرد پس شما باید برای مدتی که شرایط نسبی 21 روز و برای شرایط ایده آل 90 روز خود را مجبور به برنامه ریزی کنید.

برنامه ریزی را قابل دستیابی بچینید.

برای مثال شما ساعت2 شب میخوابید و در برنامه خود نوشته اید که باید ساعت 5 صبح بیدار شوید البته که این برنامه قابل دستیابی نیست و حتی در صورت اجرایی شدن به جسم و روان شما آسیب خواهد زد.

برنامه را برای خود جذاب کنید.

مخصوصا در ابتدای کار برنامه را به گونه ای بچینید که برنامه برای شما طاقت فرسا نباشد و برای خود تفریحاتی را در نظر بگیرید.

برای عمل به برنامه برای خودتان پاداش دهید.

اینکه برای عمل به برنامه مصمم باشید باید مغز از این فرایند لذت ببرید .

مثلا در پایان روز اگر به صورت کامل به برنامه خود عمل کردید برای خودتان یک تشویق مثل بشکن زدن را در نظر بگیرید یا در قیاس بالاتر یک کافی خودتان را مهمان کنید.